حلماجانحلماجان، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 9 روز سن داره
زندگي مشترك من وبابازندگي مشترك من وبابا، تا این لحظه: 19 سال و 5 ماه و 20 روز سن داره

دخترم ثمره صبرم

حلماجان ۸ ماهه شد البته با دوتا مروارید لبخند....

1393/3/20 19:53
نویسنده : مامان حلماجان
798 بازدید
اشتراک گذاری

 

سلام به روی خورشیدیه تو پرتوی از نور خدا

اول از همه بهت میگم

۸ ماهگیت مبارک٬ عشقم

 

دوم اینکه خبر بدین به نوندون حلما درآووده دندون. این شعر رو مامان بزرگ همش واست میخونه .

دختر نازم رویش اولین ودومین مروارید لبخندت هم مبارک.

اولی تو ۷ ماه ۶ روزگی ودومیش تو ۷ ماه و۲۴ روزگی در اومدن عزیز دلم

فدات بشم مامانی٬وقتی می خندی این دوتا دندون از میون غنچه لبات چه نمای قشنگی دارن وچه ذوقی دارم

با یک لبخدت انگار تو آسمونا سیر میکنم واونوقته که غرق در بوسه میشی در آغوش پر مهرم

دلم می خواست یه جشن کوچولوی دندونی واست بگیرم که بابایی مخالفت کرد. 白黒 デコメ絵文字ولی اشکالی نداره فدای

سرت عزیز دلم

واما شعر سروده مامانی…:

حلما میون غنچه لباش دوتا دندونه

خدا بهش هدیه داده چونکه لباش خندونه

دختر ناز مامانی عاشق در قندونه

بر میداره ومیندازه اینکاراش مارو میخندونه

حلمای من با دندوناش

خورده ماشالله یه کاسه آش

نوش جونش دختر من

نازداره منه دختر من

هستیه منه جیگر طلا

خدا نگهدارشه از هر بلا

فرشته خرسی بالباس طرح دندون واسه حلمای نازم

حلماو تسنیم جان روز مهمونی کیان کوچولو

 

عزیز مادر تو این مدت دو بار بد جور افتادی وصورتت از دوجا کبود شد یبار رو لپت یه بارم زیر چشمت ٬تو عکس پایینه زیر چشمت هنوز کبوده با اینکه یه هفته گذشته الهی من بمیرم برات عسلم

اینجا هم که مشخصه خانم کجاست تازه اعتراضم میکنه مچشو گرفتم

 

می گویند:

 

عشق خدا

 

به همه یکسان است

 

ولی من میگویم:

 

خدا مرابیشتر ازهمه دوست دارد

 

وگرنه به همه یکی مثل تو می داد...

پسندها (1)

نظرات (0)